سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بنده آجل و پایان آن را مى‏دید ، با آرزو و فریبندگیش دشمنى مى‏ورزید . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 92 مهر 8 , ساعت 4:30 عصر


عبادت و مقامات معنوى


اوایل فروردین سال 1360 بود. نیمه شب از خواب بیدار شدم. سالن بزرگى پشت

اتاقمان قرار داشت، دیدم که از سالن صداى ناله می ‏آید، جلوتر که رفتم دیدم حاج

همت است که ناله میکند. کمى دقت کردم; دیدم با یک حالت عرفانى عجیبى نماز

شب می‏خواند و به درگاه خدا ناله و گریه می‏کند. این شاید عجیب‏ترین صحنه ‏اى

بود که در طول عمرم می ‏دیدم. اگر کسى یک ساعت سخنرانى حاج همّت را گوش

کند می ‏بیند ایشان دائم از خدا، ایمان، صداقت و دوستى می ‏گوید، همیشه می ‏گفت:

"اگر هر کارى کنید براى خدا باشد، پیروزى از آن ما خواهد بود." او می ‏گفت : "همه

کارهایمان باید براى خدا باشد; جنگمان براى خدا باشد، همه چیزمان براى خدا

باشد حتى خوابیدنمان هم براى خدا باشد. اگر همه کارها براى خدا باشد چه بکشیم

و چه کشته شویم، پیروز هستیم".






لیست کل یادداشت های این وبلاگ