دوشنبه 92 مهر 8 , ساعت 2:3 عصر
سلام دوستای گل با معرفتم
یه چند وقتی نمیتونستم وارد بلاگفا شم..اعصابم خورد بودااااااااااا
خیلی دلم واستون تنگ شده بود...
دوووستون دارم

من هر روز و هر لحظه نگرانت
می شوم که چه می کنی ...!؟
پنجره ی اتاقم را باز می
کنم و فریاد می زنم
تنهاییت برای من …
غصه هایت برای من …
همه بغضها و اشکهایت برای
من
...
اذیتها ، آزارها و عصبانیت
هایت برای من ...
منو ببخش ...
فقط بخند برایم ، بخند
آنقدر بلند
تا من هم بشنوم صدای خنده
هایت را…
صدای همیشه خوب بودنت را
تا من هم یکبار خنده را
تجربه کنم
فقط بخند ، همین ...

نوشته شده توسط رویا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ