سلام
ادم وقتی بیکاره و درامدی نداره چه فکرایی که به سرش نمیزنه امروز داشتم فکر میکردم برم تو کار سرقت از بانک ، یا این وری میشه یا اونوری اما تنهایی نمیشه ، اول یه نفر باید بره تو بانک با شمشیر سامورایی تهدید کنه یکی هم باید با یه گونی پولارو جمع کنه یکی دیگه هم باید با یه وانت پشت در بانک دوبله پارک کنه تا ما پولارو بیاریم .اگه کسی سابقه زدن بانکو داره و تا حالا گیر نیوفتاده به من خبر بده .بازم شوخی کردم جدی نگیرید .خدایا مارو ببخش با این افکار پلید . یادمه اون موقها اصلا دوربین مدار بسته وجود نداشت جلوی در بانکها هم یه سرباز با یه اسلحه میذاشتن . یه مدتی یه سربازه جلوی در یکی از بانکها نزدیکه خونمون بود اسلحه اش خراب بود فشنگ هم نداشت بیشتر دکور بود تا اسلحه اگه یه چوب میدادن دستش بهتر بود، موقع سرقت باید با سرنیزه میجنگید از نوع تن به تن و چریکی . با من دوست شده بود بیشتر موقها که میدیدمش در حال خواب بود اون موقع اگه میخواستی بانک بزنی باید تریلی میبردی چون اکثر اسکناسها یا 10 تومنی شیخ فضل ا... بود یا 20 تومنی سبز پشت تراکتوری ، اگه سکه هم میخواستی با ارزشترینشون 5 تومنی زرد کلفت بود که پشتش نقشه ایران بود که جون میداد برای گشاد کردن سوراخ قلک تا پول بهتر از توش بیاد بیرون ، هر موقع قلک گرفتم هیچ وقت کامل پر نشد چون سوراخش با چاقو یا سنجاق قفلی اینقدر گشاد شده بود که دست ادم قشنگ میرفت توش .حالا فکر نکنید سنم خیلی زیاده ها نه بابا ادم 5 ساله اون موقع مثل 20 ساله الان بود ، هم سنم کمه هم خوب موندم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ