سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه شمردنى است به سر رسد و هر چه چشم داشتنى است در رسد . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 9:50 صبح



Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
FA



























تقریبا یک سال پیش
درست در روز عید قربان اتفاق افتاد... چند نفر از بازنشستگان مرکز مکانیزه پست که
با هم دوست بوده و گهگاه لذت برنامه های گلگشت و دور هم بودن را چشیده بودند به
یاد دوستان غایب خود افتاده و همتی کردند تا آنها را نیز در لذت این "با هم
بودن" ها شریک کنند.


در اولین برنامه
حدود شصت نفر و در دومین برنامه حدود صد نفر و در برنامه سوم که در اول شهریور ماه
سالجاری به اجرا گذاشته شد بیش از صد نفر از بازنشستگان مرکز مکانیزه دور هم جمع
شده و برخی از آنان حتی بعد از بیست سال و رخ هایی مرطوب از اشک شوق موفق به دیدار
مجدد دوستان خود شده بودند... این پیشکسوتان بازنشسته که از گردهمایی ها و دیدار
مجدد همدیگر بسیار مشعوف شده و جانی تازه گرفته بودند حمایت خود را برای اجرای
برنامه ای گسترده تر اعلام کردند... و بدین ترتیب برنامه ای به بهانه بزرگداشت
هفته پست توسط بازنشستگان مرکز مکانیزه پست یا همان "اداره کل تجزیه و
مبادلات" در روز پنجشنبه هجدهم مهر با حضور حداکثری حدود سیصد نفر از مدعوین
پیشکسوت برگزار گردید.


این برنامه که
همچون برنامه های پیشین با استقبال فراوان حاضرین روبرو شد در حد بضاعت بانیان از
محتوای کاملی برخوردار بود:


برنامه با تلاوت
آیاتی از قرآن مجید و سر دادن سرود ملی کشورمان شروع شده و با اجرای خوب یکی از
مجریان صدا و سیما شکل گرفت. در ادامه آقایان فرشیدنسب و یاقوتی از بازنشستگان
بانی برنامه، ضمن خیر مقدم حضار، مطالبی پیرامون چگونگی شکل گیری این حرکت و مبنای
عاطفی برنامه های دیدار دوستان و همکاران بازنشسته بیان نمودند.


حجت الاسلام
ابوالقاسمی با سخنرانی جذاب خود ادامه برنامه را به هنرمندان سپردند که غیر از
حضور گرم خواننده ای از صدا و سیما، هنرمندان بازنشسته مرکز مکانیزه نیز با اجرای
قطعاتی از موسیقی های خاطره انگیز، جلوه های این نشست دوستانه را کامل کردند.


برنامه با پذیرایی
منظم و تقدیم شاخه های گل به میهمانان همراه بود که مجموعا خاطره خوش دیگری را به
خاطرات این پیشکسوتان اضافه کرد.



888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888

این هم از اظهار نظر چند تن از دوستان که زحمت کشیده و پیام خود را در وبلاگ گذاشته اند:

خانم فضلوی نوشته اند:

در سایه چشمان تو ای دوست می توان به آفتاب رسید می توان در ستاره های
دنباله دار تکرار شد در سایه نگاه تو می توان ز شب گریخت و پگاه شد.
در زندگی انسان ها دقایقی فرا می رسد که دیگر کلمات ارزششان را از دست می دهند و انگار نمی توانند وظیفه خود را خوب انجام دهند.
ضمن
تشکر از همت والای شما و عرض خسته نباشید خواستم خدا قوتی به تمامی
عزیزانی که در این گرد همایی تلاش کرده اند بگویم. ممنون که به یاد ما بودید به
امید تکرارش نه سکوتش...

خانم ها حصارکی و محسنی مرقوم داشته اند:

-ای نسیم به کجا می روی به کدامین افق وزیدن گرفته ای به کجا خواهی رفت؟
-می روم به سرزمین عشق و محبت، به دیار مهر و صفا و از افق طلائی وفا می روم تا دو دوست را به هم برسانم .
از شما واقعا به خاطر زحمتتان متشکریم امید داریم باز هم ازن مراسم ترتیب داده و مارا نیز فراموش نکنند واقعا خوش گذشت.

خانم اکرم دادبین نیز اظهار لطف داشته اند که:

بدینوسیله از تمام زحمات شما همکاران گرامی و ارجمند کمال تشکر و قدردانی را دارم. موفق و پیروز باشید.















































































































































/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}





لیست کل یادداشت های این وبلاگ