شنبه 92 مهر 6 , ساعت 3:22 عصر
سکوت می کنم تا کسی ازم نرنجه ...سکوت میکنم که غرورم حفظ شه ... سکوت میکنم تا تو در وجدانت سکوتم را معنا کنی... من با لبهای بسته و دل مالامال گله دوستت دارم .تو عشقم" آزادی گرچه آزادیت در نگاه بعضی به بی رگیم تفصیر می شود گرچه مغزم آتش می گیرد با یاد آوری گفته هایشان و میمیرد اما دل من با نوازش دستانت آرام میگیرد به اینکه روزی مرا دریابی با من یک دل و پیمان شوی خوشم.
نانا میگه : ...هیسسسسسسسس عزیزم خسته اس حوصله حرفای تو دلمو" غرغر میشنوه
نوشته شده توسط رویا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ