سلاااااااااام
خووووووووووووووووووووووووب هستید
مرسی از کانت های زیباتون
پاییز اومده می سه از خنک بودن هوا این رو فهمید که کم کم داره از راه میرسه
روزهای کوتاه و شب های بلند . . .
شبهایی که جون میده برای بافتنی . . . . . .
تقریبا یه دوساعته دیگه با یکی از دوستهام میریم حسن آباد تا کاموا بگیریم
من میخوام یه زاکت برای شوشو و چندتا لباس برای خودم ببافم . . .
دوستم البته کارهای بافتنی شو می فروشه . . .
نظر شما چیه در این رابطه ؟
به نظرتون من هم این کار رو انجام بدم ؟
ارزش داره ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
خلاصه امیدوارم امروز عصر خوش بگذره بهمون
کلاس انقلاب رو هم نرفتم
اصلا حوصله ی خوندن کردن درس های عمومی رو ندارم
در همین حد که پاس کنم واسم عالیه . . .
منتظر نظراتتون درباره فروش بافتنی هستم
اگه خودتون هم چیزی بافتین عکس هاشو بذارین
میدوستمتووووووووووووون
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
