شش نفر بودیــــــــم...
دو ساعتی میشد که توی آسانسور گیر کرده بودیـــــــــــم...
.
.
دیگه هوامون داشت تموم میشــــــد...
.
.
داشتیم نفسهای آخر رو میکشیدیــــــم که
یهو یه نفر دست کرد توی کیفش و
.
.
.
.
یه پاکت چیپس در آورد و سریع درش رو باز کــــرد...
با هوایی که توی پاکت چیپسه بود تونستیــــــم
دو ساعت دیگه دوم بیاریم؛ تا تیم امداد برسه و نجاتمون بده
افسوس که سی پاره این ماه مبارک ، از دست به یکباره چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ ، فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان صف طاعت ، شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بی قدری ما چون نشود فاش به عالم ، ماهی که شب قدر در او بود نهان رفت
تا آتش ِجوع رمضان چهره بر افروخت ، از نامه اعمال سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر در این معرکه آمد ، از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را ، چون باد سبک آمد و چون کوه گران رفت
چو اشک غیوران ز سراپرده مژگان ، دیرآمد و زود از نظرآن جان ِجهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب ، آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
از بهر صلاح کار ما آمده بود ، از دست فساد ما به جان آمد و رفت
اهنگ بازم کلان هیچکس و پیشرو
سلام دوستان . ببخشید چند وقت بود آپ نکرده بودم . اما بالاخره اومدم تا یه سری به شما بزن. واااای دستون درد نکنه واقعا با نظراتتون منو شگفت زده کردید. از این به بعد به خاط اینکه من زیاد وقت ندارم تا آپ کنم پس شما بگید چی بذارم . اگر از قالب یا موزیک وب هم راضی نیستید بگید تا تغییرش بدم.
راستی از دوستانی که پیشنهاد تبادل لینک میدهند هم خواهشمندم که کمی تا جواب من صبر کنند. و در آخر : دوستانی که مایلند بنر وبلاگ یا وبسایتشان در پاتوق ما قرار گیرد : ابتدا بنر پاتوق ما را در وب خود قرار داده و بعد به من خبر بدهند تا بنر وب آنها را در پاتوق ما قرار دهم.
دلم براتون به ذره ، یه دختر خوب
لیست کل یادداشت های این وبلاگ